آیا می خواهید شجاع تر باشید؟ شجاعت چیزی نیست که شما با آن متولد شده اید - آن را با گذر زمان و به دست آوردن تجربیات زندگی به دست می آورید. شما می توانید با عمل به آنچه که قلب شما به شما می گوید عمل کنید و خود را با تجربیات جدید به چالش بکشید ، حتی وقتی می ترسید. ممکن است کمی وقت صرف کنید و صبر زیادی برای خودتان داشته باشید ، اما با نگرش مثبت و طرز تفکر مفید ، خود را شجاع تر از آنچه تصور می کردید خواهید دید.
مراحل
قسمت 1 از 3: پذیرفتن جایی که هستید
مرحله 1. اعتراف کنید که می ترسید
شجاعت به این معنا نیست که هرگز نمی ترسید - این بدان معناست که می ترسید ، اما به هر حال ، حتی در وحشتناک ترین لحظات ، جلو می روید. وقتی سعی می کنید احساسات را دور کنید ، اغلب آنها قوی تر می شوند. در عوض ، تصدیق کنید که همانطور که احساس می کنید احساس می کنید. وقتی در مورد احساسات خود صادق باشید ، بهتر می توانید با آن کنار بیایید.
- این را بلند بگو. بیان واژه ای که از آن می ترسید می تواند آن را در معرض دید عموم قرار دهد و آن را معمولی تر نشان دهد. لازم نیست آن را به شخص دیگری بگویید ، فقط به خودتان.
- همچنین می توانید روزنامه نگاری را امتحان کنید. خصوصی ، اما صادقانه ، درباره احساسی که دارید بنویسید. از قضاوت در مورد خود دوری کنید - گفتن جمله هایی مانند "من یک ترسو هستم" مفید نیست. بر احساسی که در آن لحظه دارید تمرکز کنید بدون قضاوت در مورد آن: "من از جراحی که فردا باید انجام دهم می ترسم."
مرحله 2. احساسات خود را تأیید کنید
باید درک کنید که احساسات شما طبیعی است. ترس از آمیگدال سرچشمه می گیرد ، منطقه ای در مغز شما که گاهی اوقات "مغز مارمولک" نامیده می شود ، زیرا با احساسات اولیه سروکار دارد و همه آن را تجربه می کنند. قضاوت درباره احساسات شما مفید نیست و منجر به شجاعت نمی شود.
خواندن داستانهای افرادی که با ترس خود روبرو شده اند و بر آنها غلبه کرده اند مفید خواهد بود. این می تواند به شما کمک کند بفهمید که در احساس ترس تنها نیستید ، و این می تواند پذیرفتن این احساس را در شما برای شما آسان تر کند
مرحله 3. ترس خود را نام ببرید
گاهی اوقات حتی نمی دانیم از چه چیزی می ترسیم. این عدم قطعیت می تواند اضطراب را افزایش دهد ، که باعث می شود احساس ترس بیشتری داشته باشیم. مدتی وقت بگذارید تا مشخص کنید چه چیزی ممکن است باعث ایجاد این احساس ترس شود.
- ممکن است دریابید که تأمل در خود مفید است. سعی کنید تا حد امکان دقیق و دقیق باشید.
- به عنوان مثال: "من احساس ترس می کنم. من آن را در همه جای بدنم احساس می کنم. احساس تهوع می کنم. نمیدونم چرا الان میترسم چیزهایی که می تواند باعث این ترس شود می تواند نگرانی من در مورد سلامتی شریک زندگی من ، یا نگرانی من در مورد حفظ شغل من باشد ، یا احساس کنم که لیکرز امسال قهرمان نمی شود."
- همچنین ممکن است صحبت با یک متخصص بهداشت روانی مفید واقع شود. بسیاری معتقدند افسانه این است که درمان فقط برای افرادی است که مشکلات بزرگ و غیرقابل حل دارند ، اما این به هیچ وجه درست نیست. اگر دائماً در ترس دچار مشکل هستید ، یک درمانگر یا مشاور می تواند به شما در تشخیص علت کمک کند و راهکارهایی برای حل آن ارائه دهید.
مرحله 4. ترس های خود را بررسی کنید
هنگامی که متوجه آسیب یا تهدیدی برای خود (یا دیگران) می شویم ، تمایل به ترس داریم. برخی از ترسها مشروع هستند ، اما برخی دیگر بیشتر از آنکه فایده ای داشته باشند ، آسیب می رسانند. ترس های خود را خوب بررسی کنید و تصمیم بگیرید که آیا به نظر شما آنها مفید یا مضر هستند.
- به عنوان مثال ، ترس از چتربازی در مواقعی که هرگز درسی نداشته اید ، یک ترس منطقی است. شما هیچ آموزش یا مهارت در آن زمینه ندارید و ممکن است صدمه ببیند. با این حال ، شما می توانید با درس گرفتن و کسب اطلاعات بیشتر در مورد چتربازی این ترس را برطرف کنید. وقتی در هواپیما هستید ممکن است هنوز احساس ترس داشته باشید ، اما تمام اقداماتی را که می توانید کنترل کنید انجام داده اید.
- از سوی دیگر ، ترس از اتمام نگارش کتاب به دلیل ترس از اینکه دیگران چگونه درباره آن قضاوت می کنند واقعاً مفید نیست. شما کنترل واکنش های دیگران را در اختیار ندارید ، اما می توانید کارهایی را که انجام می دهید کنترل کنید. در این مورد ، تنها چیزی که شما را عقب می اندازد ، خود ترس است.
- ترس های شما همچنین ممکن است به صورت غیرقابل تغییر و جهانی ظاهر شوند. یک قدم به عقب بردارید و آنها را بررسی کنید. به عنوان مثال ، "من فقط آنقدر شجاع نیستم که بتوانم به تنهایی سفر کنم" فرض می کند که ترس شما ذاتی و دائمی است. در عوض ، بر کارهایی که می توانید برای غلبه بر این ترس انجام دهید تمرکز کنید: "من از سفر به تنهایی می ترسم. می توانم درباره مکانی که به آن سفر می کنم تحقیق کنم تا وقتی به آنجا می رسم احساس راحتی بیشتری کنم. من می توانم در کلاس های دفاع شخصی شرکت کنم تا احساس کنم قوی تر هستم."
مرحله 5. آسیب پذیری را بپذیرید
یک دلیل رایج که ما از آن می ترسیم این است که نگران آسیب پذیری هستیم. با آسیب پذیری امکان عدم قطعیت ، صدمه یا خطر وجود دارد. با این حال ، آسیب پذیر بودن نیز شما را به عشق ، ارتباط و همدلی باز می کند. یادگیری پذیرفتن آسیب پذیری به عنوان یک واقعیت زندگی می تواند به شما کمک کند کمتر نگران ترس های خود باشید.
- یکی از راههای شجاعت این است که بپذیرید همه چیز یک خطر است. همه کارهایی که در یک روز انجام می دهید - از بلند شدن از رختخواب گرفته تا خوردن شام - تا حدی خطر دارد. اما این شما را از ادامه زندگی باز نمی دارد. چیزهایی که از آنها می ترسید نیز نباید باشد.
- ترس از شکست یکی دیگر از ترسهای رایج است. سعی کنید مسائل را نه از نظر شکست یا موفقیت بلکه از نظر چیزهایی که می توانید از آنها بیاموزید ، در نظر بگیرید. به این ترتیب ، همه چیز به نحوی مفید است ، حتی اگر آنطور که انتظار داشتید نباشد.
مرحله 6. بر آنچه می توانید کنترل کنید تمرکز کنید
شما نمی توانید از چیزی ترس داشته باشید - این یک واکنش احساسی است که نمی توانید تغییر دهید. با این حال ، می توانید کارهایی را که در این زمینه انجام می دهید کنترل کنید. توجه خود را بر اقدامات خود متمرکز کنید ، نه پاسخهای غیر ارادی خود.
به یاد داشته باشید که شما همچنین نمی توانید نتایج هر اقدامی را کنترل کنید. فقط می توانید کارهایی را که انجام می دهید کنترل کنید. این ایده را که برای کنترل نحوه انجام هر کاری "دارید" کنار بگذارید - شما به سادگی نمی توانید این را کنترل کنید. روی اعمال خود تمرکز کنید نه نتایج آنها
قسمت 2 از 3: ایجاد اعتماد به نفس
مرحله 1. یک الگو پیدا کنید
اگر به سختی راه خود را برای برون رفت از موقعیت می بینید ، سعی کنید رفتار خود را بر اساس شخص دیگری که با مشکلات روبرو شده است ، مدل کنید. این نه تنها می تواند دید خوبی به شما بدهد ("وای ، حداقل مشکل من آنقدرها هم بد نیست") ، ممکن است به شما شجاعت بیشتری بدهد.
- در میان افرادی که از قبل می شناسید به دنبال الگو باشید. اگر به اندازه کافی احساس راحتی می کنید ، از آنها بپرسید که چگونه با شرایطی که نیاز به شجاعت دارد برخورد کردند.
- درباره شخصیت های شجاع تاریخی بخوانید. داستانهای زندگی افرادی را که به خاطر مواجهه با سختی ها با شجاعت شهرت دارند ، مانند تئودور روزولت ، هریت توبمن یا جوآن آرک ، مبارزان آزادیخواه ، شورشیان و غیره ، جستجو کنید.
مرحله 2. انعطاف پذیری ذهنی را توسعه دهید
شجاعت از شما می خواهد که هنگام برخورد با موقعیت های ترسناک یا سخت "سخت گیر" باشید. هرچند تاب آوری ذهنی چیزی فراتر از یک جبهه سخت است. برای اینکه واقعا تاب آور باشید ، باید موارد زیر را تمرین کنید:
- انعطاف پذیری انعطاف پذیری شناختی توانایی سازگاری با شرایط متغیر است. این توانایی دور ماندن از حالت تدافعی در صورت بروز مشکل است. این توانایی جستجوی راه های جدید برای نزدیک شدن به یک مشکل یا موقعیت است. شما می توانید با تشخیص پتانسیل یادگیری در همه شرایط و با ایجاد طرز فکر کنجکاوی به جای نگرانی ، انعطاف پذیری را افزایش دهید.
- نامزدی. برای شجاع بودن در مورد یک موقعیت ، باید با آن روبرو شوید. افراد واقعاً شجاع به جای تلاش برای فرار یا نادیده گرفتن مشکل ، وضعیت را بررسی کرده و نحوه برخورد با آن را مشخص می کنند. تجزیه موقعیت به عناصر کوچکتر می تواند به شما در مواجهه با شرایط نگران کننده کمک کند. همچنین می توانید بهترین سناریوی ممکن را تصور کنید تا بدترین سناریوی ممکن.
- ماندگاری. شاید همه چیز همیشه بدون مشکل پیش نرود. افراد شجاع این را درک می کنند و وقتی زمین می خورند دوباره بلند می شوند. شما می توانید با تعریف اقدامات لازم برای انجام هر مرحله از راه ، به خود کمک کنید تا ثابت قدم باشید. اگر بدانید که گام بعدی که باید بردارید ، قابل دستیابی است و نه یک کار عظیم ، بسیار آسان تر است.
مرحله 3. افکار منفی را به چالش بکشید
همه ما گاه به گاه در طرز فکرهای غیر مفید یا "تحریف های شناختی" گیر می کنیم. وقتی متوجه شدید که در مورد خود یا موقعیتی به افکار منفی فکر می کنید ، خود را به چالش بکشید تا ببینید چه مدارکی واقعاً برای این افکار دارید ، یا آنها را با عبارات مثبت تغییر دهید.
- تعمیم یک تحریف رایج است. به عنوان مثال ، "من چنین ترسو هستم" یک عبارت کلی گرا در مورد خودتان است که درست نیست. ممکن است ترس را تجربه کنید ، اما این شما را "ترسو" نمی کند.
- روی احساسی که در آن لحظه دارید تمرکز کنید. به عنوان مثال: "من از این قرار بزرگ فردا می ترسم زیرا عصبی هستم که قرار من دوست نخواهد داشت." این به شما کمک می کند از داشتن باورهای ناسالم (و نادرست) در مورد خود اجتناب کنید.
- فاجعه بار دیگر تحریف است که می تواند واکنش های ترس را ایجاد کند. وقتی فاجعه می بینید ، یک رویداد یا تجربه را بی اندازه از بین می برید تا زمانی که از کنترل خارج می شود. به عنوان مثال: "وقتی در سالن از او عبور کردم ، رئیس من نگاهی به من نکرد. احتمالا از دستم عصبانی است احتمالاً کار اشتباهی انجام داده ام. شاید او مرا اخراج کند من خانه ام را از دست می دهم.” این بدیهی است که بدترین سناریو است که بسیار بعید است رخ دهد.
- این افکار را به چالش بکشید و خود را ملزم به بررسی شواهد برای هر مرحله از فرض خود کنید. به عنوان مثال: "وقتی در سالن از او عبور کردم ، رئیس من نگاهی به من نکرد. او می تواند از من عصبانی باشد. او همچنین می تواند با چیز دیگری حواس او را پرت کند. شاید او حتی من را ندیده باشد. با فرض اینکه او از من عصبانی است منطقی نیست. من از او می پرسم که آیا همه چیز خوب است قبل از اینکه خیلی ناراحت شوم."
مرحله 4. کمال گرایی را رد کنید
کمال گرایی عامل اصلی بسیاری از ترس ها است. ممکن است آنقدر از این بترسیم که تلاش های ما "کامل" نباشند که حتی آنها را نیز امتحان نکنیم. این یک افسانه رایج است که کمال گرایی همان بلندپروازی سالم یا انگیزه ای برای تعالی است. در واقع ، کمال گرایی سعی می کند ما را از تجربه شکست یا شکست باز دارد - و این فقط در زندگی امکان پذیر نیست.
- کمال گرایی می تواند باعث شود شما آنقدر با خودتان سخت گیر باشید که چیزهایی را که واقعاً یک دستاورد هستند ، "شکست" تلقی کنید زیرا با استانداردهای نامعقول شما مطابقت ندارد. به عنوان مثال ، یک فرد کمال گرا ممکن است کسب B در تاریخ را "شکست" در نظر بگیرد زیرا نمره کامل نیست. دانش آموزی که با خود منصف است می تواند آن را یک موفقیت تلقی کند ، زیرا آنها تا آنجا که می توانند در کلاس تلاش کردند. تمرکز بر فرآیند شما ، به جای نتایج آن ، می تواند به شما در غلبه بر کمال گرایی کمک کند.
- کمال گرایی اغلب می تواند منجر به احساس شرم در شما شود زیرا فقط بر نقص های شما تمرکز می کند. اگر از خودتان شرم دارید ، نشان دادن شجاعت بسیار دشوار است.
- کمال گرایی نیز منجر به موفقیت نمی شود. در حقیقت ، بسیاری از افرادی که خود را کمال گرا می دانند ، نسبت به افرادی که امکان عقب ماندگی را پذیرفته اند و آنها را به عنوان تجربه های یادگیری تلقی می کنند ، از موفقیت کمتری برخوردارند.
گام پنجم: هر روز را با تأیید خود شروع کنید
تصدیق خود عبارت یا جمله ای است که شخصاً برای شما معنی دار است. می توانید آنها را برای ابراز مهربانی و پذیرش با خودتان تکرار کنید. اگرچه ممکن است به نظر برسد ، تصدیق خود می تواند در واقع به افزایش اعتماد به نفس شما در طول زمان کمک کند.
- به عنوان مثال ، ممکن است چیزی مانند "من امروز خودم را به خاطر آنچه هستم" یا "من ارزش عشق دارم" را بیان کنید.
- همچنین می توانید تأییدهای خود را بر توسعه شجاعت خود متمرکز کنید. به عنوان مثال ، می توانید چیزی مانند "من امروز می توانم شجاع باشم" یا "من آنقدر قوی هستم که بتوانم هر چیزی را که امروز مرا تحت تأثیر قرار می دهد کنترل کنم".
- به یاد داشته باشید که تأییدهای خود را بر روی خود متمرکز کنید. به یاد داشته باشید که نمی توانید دیگران را کنترل کنید. به عنوان مثال ، تأیید خود مفید می تواند به این شکل باشد: "من امروز تمام تلاش خود را برای مدیریت ترس هایم انجام خواهم داد. من نمی توانم بیشتر از تلاش خود انجام دهم. من نمی توانم نحوه رفتار یا پاسخ دیگران به من را کنترل کنم."
- تصدیق های خود را به شیوه ای مثبت بیان کنید. انسانها به اظهارات منفی پاسخ منفی می دهند ، حتی اگر به معنای مفید بودن آنها باشد. به جای گفتن "امروز تسلیم ترس های خود نمی شوم" ، چیزی مانند "امروز می توانم با ترس هایم روبرو شوم زیرا قوی هستم" را بیان کنید.
مرحله 6. از ترس های خود فاصله بگیرید
گاهی اوقات ، می توان به ترس های خود به عنوان چیزی جدا از خودتان نگاه کرد. تجسم ترس خود به عنوان یک موجود جداگانه می تواند به شما در کنترل بیشتر آن کمک کند.
- به عنوان مثال ، می توانید تصور کنید که ترس شما یک لاک پشت کوچک است. هر زمان که ترسید ، لاک پشت سر خود را به درون پوسته خود می کشد و نمی تواند کاری را انجام دهد یا ببیند ، که بدیهی است مفید نیست. "لاک پشت ترس" خود را تجسم کرده و با آن مقابله کنید و به او بگویید که کاری را که می توانید کنترل کنید انجام می دهید و نگران چیزی که نمی توانید نگران نباشید.
- استفاده از تصاویر طنزآمیز یا طنزآمیز ممکن است با خنده دار کردن ترس شما را از بین ببرد. (در هری پاتر کار می کرد ، درست است؟ Riddikulus!)
مرحله 7. از دوستان خود کمک بخواهید
گاهی اوقات ، یک کلمه تشویق از طرف دوست یا عزیزان می تواند به شما کمک کند وقتی احساس می کنید شجاعت ندارید. خود را با افرادی که به آسیب پذیری و شجاعت متعهد هستند ، احاطه کنید ، نه افرادی که اجازه می دهند افکار ترسناک بر آنها مسلط شوند.
انسان ها مستعد "سرایت عاطفی" هستند. به نظر می رسد ، همانطور که می توانید سرما بخورید ، می توانید احساسات افراد اطراف خود را نیز "جذب" کنید. این مهم است که خود را با افرادی احاطه کنید که خودشان پذیرفته و شجاع هستند. اگر بیشتر با افراد دیگری که از چیزی وحشت دارند (و کاری برای کنترل این ترس انجام نمی دهند) معاشرت کنید ، ممکن است بر غلبه بر ترس خود مشکل بیشتری داشته باشید
مرحله 8. سعی کنید کارهای دشواری انجام دهید
موفقیت در کاری که به نظر شما چالش برانگیز است می تواند اعتماد به نفس شما را افزایش دهد. حتی اگر بلافاصله کار خود را به پایان نرسانید ، با چالش به عنوان یک تجربه یادگیری برخورد کنید و به خود یادآوری کنید که می توانید به اندازه زمان لازم برای یادگیری وقت بگذارید.
- به عنوان مثال ، می توانید هدف خود را برای یادگیری گیتار ، پخت غذای لذیذ فرانسوی ، دریافت گواهینامه غواصی تعیین کنید - تنها محدودیت تخیل شما است.
- اهداف تعیین کنید و چالش هایی را که شخصاً برای شما معنی دار هستند ، امتحان کنید. یک راه مطمئن برای آسیب رساندن به اعتماد به نفس این است که خود را دائماً با دیگران مقایسه کنید. نگران نباشید دیگران در مورد اهداف شما چه فکر می کنند. آنها را برای شما انجام دهید
مرحله 9. تمرکز حواس را تمرین کنید
یکی از دلایلی که بسیاری از مردم با شجاعت دست و پنجه نرم می کنند این است که ما می خواهیم از احساس ناراحتی ، عصبانیت یا ناامیدی اجتناب کنیم ، بنابراین از رنجی که خود و دیگران تجربه می کنیم "تنظیم" می کنیم. تمرین پذیرش آگاهانه از تجربه فعلی ، بدون قضاوت ، می تواند به شما در پذیرش احساسات منفی و همچنین احساسات مثبت کمک کند ، که به شما کمک می کند احساس شجاعت بیشتری داشته باشید.
- مدیتیشن ذهن آگاهی می تواند راهی عالی برای تمرین این مهارت ها باشد. می توانید در آن کلاس بگذرانید یا خودتان آموزش دهید.
- UCLA چندین مدیتیشن هدایت پذیر قابل بارگیری را ارائه می دهد. UCSD همچنین دارای راهنماهای مدیتیشن MP3 قابل بارگیری است. برنامه "به لحظه توجه داشته باشید" هاروارد پیلگریم دارای یک دوره رایگان و تمرین فیلم برای تمرین ذهن آگاهی است.
قسمت 3 از 3: تمرین شجاعت هر روز
مرحله 1. پذیرش عدم قطعیت را تمرین کنید
عدم اطمینان منبع بسیاری از ترس ها است. با این حال ، شما می توانید بی ثباتی را با تدریج آن در تجربه روزانه خود تحمل کنید. این باعث افزایش اعتماد به نفس و توانایی شما در مدیریت شرایط نامشخص می شود که به شما اجازه می دهد با شجاعت عمل کنید.
- "عدم تحمل عدم قطعیت" باعث اضطراب زیادی می شود. ممکن است برای شما سخت باشد که قبول کنید اتفاق منفی در یک موقعیت رخ می دهد. شما ممکن است خطرات یک موقعیت را بیش از حد ارزیابی کنید یا از اقدام خودداری کنید زیرا نگران عواقب آن هستید.
- در طول روز مجله ای تهیه کنید و در صورت احساس عدم اطمینان ، اضطراب یا ترس به آن یادداشت کنید. بنویسید که فکر می کنید چه چیزی باعث ایجاد این احساسات می شود. همچنین توجه داشته باشید که در حال حاضر چگونه به آنها پاسخ می دهید.
- ترس های خود را رتبه بندی کنید مواردی را که از آنها می ترسید یا مضطرب هستید در مقیاس 0 تا 10 قرار دهید. به عنوان مثال ، "قرار ملاقات با یک غریبه" ممکن است 8 باشد ، در حالی که "رفتن به فیلمی که قبلاً ندیده ام" ممکن است 2 باشد.
- آموزش تدریجی مدیریت ترس از عدم قطعیت را با تمرین در محیط های کم خطر آغاز کنید. به عنوان مثال ، یکی از ترس هایی را که در رتبه پایین تری قرار داده اید ، مانند "امتحان رستوران جدید" انتخاب کنید و آن را تمرین کنید. ممکن است در نهایت از رستوران متنفر شوید ، و این اشکالی ندارد. نکته مهم این است که به خود ثابت کنید می توانید با شجاعت با عدم قطعیت روبرو شوید و از طرف دیگر قوی تر بیرون بیایید.
- پاسخ های خود را در مجله خود ثبت کنید. هر بار که با ترس روبرو می شوید ، آنچه اتفاق افتاده را ثبت کنید. چه کار کردین؟ انجام آن چه حسی داشت؟ چگونه به آن احساسات پاسخ دادید؟ چطور شد؟
مرحله 2. برنامه ریزی های خاصی انجام دهید
وقتی نمی دانید که باید چه کار کنید ، احساس ترس بسیار آسان است. چالش ها و موقعیت ها را به کارهای کوچکتری تقسیم کنید که می توانید به آنها برسید.
- تصور موانع احتمالی که ممکن است با آن روبرو شوید می تواند به شما کمک کند در مواقع سختی شجاعانه عمل کنید. به موانعی که ممکن است با آن روبرو شوید فکر کنید و برای مقابله با آنها یک برنامه عملی تهیه کنید.
- برنامه ها و اهداف خود را با زبان مثبت بیان کنید. تحقیقات نشان می دهد که به احتمال زیاد زمانی به اهداف خود می رسید که آنها را به عنوان چیزی که برای آن تلاش می کنید ، مثبت ارزیابی کنید ، نه چیزی که دور از آن کار می کنید.
- اهداف خود را بر اساس عملکرد حفظ کنید. به یاد داشته باشید که شما فقط می توانید اعمال و واکنش های خود را کنترل کنید ، نه هیچ کس دیگر. مطمئن شوید که اهداف خود را تعیین کرده و برنامه هایی را تنظیم می کنید که می توانید از طریق کار خود به آنها برسید.
مرحله 3. کمک به دیگران را انتخاب کنید
وقتی می ترسید یا استرس دارید ، تمایل طبیعی شما ممکن است این باشد که از جهان دور شوید. با این حال ، تحقیقات روانشناسی نشان می دهد که این مفیدترین راه برای افزایش شجاعت شما نیست. بسیاری از مردم تمایل به "دوست داشتن و دوست داشتن" را نشان می دهند ، جایی که شما با ابراز مراقبت از دیگران در برابر شرایط استرس زا واکنش نشان می دهید. ابراز مراقبت از دیگران یک حالت شجاعت را در مغز شما فعال می کند که می تواند به موقعیت های شخصی شما نیز منتقل شود. دفعه بعد که احساس ترس کردید ، سعی کنید به دیگران رحم کنید یا به قدرت آنها احترام بگذارید. شما ممکن است افزایش های خود را نیز بیابید.
- وقتی سیستم مراقبت اجتماعی ، که توسط انتقال دهنده عصبی اکسی توسین تنظیم می شود ، تحریک شود ، همدلی و ارتباط بیشتری با دیگران تجربه می کنید. این سیستم همچنین مناطقی از مغز را که ترس را پردازش می کند ، مهار می کند.
- سیستم پاداش در مغز شما یک انتقال دهنده عصبی قوی به نام دوپامین آزاد می کند که احساس انگیزه شما را افزایش داده و احساس ترس شما را کاهش می دهد. دوپامین می تواند به شما احساس خوش بینی و شجاعت بیشتری بدهد.
- سیستم هماهنگی در مغز شما به انتقال دهنده عصبی سروتونین متکی است. خودکنترلی و شهود شما با سروتونین مرتبط است ، به این معنی که شما بیشتر قادر به تصمیم گیری شجاعانه (و هوشمندانه) هستید.
مرحله 4. 20 ثانیه شجاع باشید
گاهی تصور شجاعت برای یک روز یا حتی یک ساعت بسیار دشوار است. فقط 20 ثانیه در یک زمان شجاع بودن را تمرین کنید. فقط 20 ثانیه می توانید هر کاری را انجام دهید. وقتی ست اول را تمام کردید ، ست دیگری را شروع کنید. و یکی دیگر.و یکی دیگر. این تکه های کوچک جمع می شوند.
مرحله 5. تصمیم خود را در نظر بگیرید
اگر با موقعیتی روبرو هستید که ممکن است به معنای اتخاذ یک تصمیم شجاعانه اما دشوار باشد ، کمی وقت بگذارید تا به آن فکر کنید. اگر نسبت به آنچه باید انجام شود احساس شدید می کنید ، می توانید از آن برای افزایش شجاعت خود در لحظه استفاده کنید. محکومیت عامل اصلی شجاعت است. از خودت بپرس:
- آیا این کار درستی برای انجام دادن است؟ کار درست همیشه آسان ترین و محبوب ترین نیست. برای تصمیم گیری به وجدان خود تکیه کنید.
- آیا این تنها راه حل وضعیت است؟ در نظر بگیرید که آیا راه های دیگری برای حل مشکل شما وجود دارد یا خیر. آیا راه حلی وجود دارد که هنوز به آن فکر نکرده اید؟
- آیا آمادگی مواجه شدن با عواقب آن را دارید؟ اگر اقدامی که قرار است انجام دهید عواقب بزرگی دارد ، یک ثانیه بیشتر وقت بگذارید تا درباره آن فکر کنید. اگر بدترین سناریو اتفاق بیفتد ، آیا می توانید آن را مدیریت کنید؟
- چرا این تصمیم را می گیرید؟ چرا برای شما مهم است؟ اگر موفق نشوید چه اتفاقی می افتد؟
- همچنین می توانید لیستی از مزایا و معایب برای هر اقدامی که می توانید انجام دهید تهیه کنید. واقعا بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟ بهترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست؟
مرحله 6. فکر نکنید - عمل کنید
پس از یک مرحله مشخص ، بهتر است از انجام کارهایی که قصد انجام آن را دارید دست بردارید و فقط آن را انجام دهید. تفکر بیش از حد نه تنها می تواند شما را از انجام فعالیت منصرف کند ، بلکه می تواند به شما استرس وارد کرده و احساس کند که نمی توانید کاری انجام دهید. یک نفس عمیق بکشید ، سعی کنید ذهن خود را پاک کنید و با آنچه در مورد آن تصمیم گرفته اید پیش بروید. تردید نکنید و فقط روی عبور از آن تمرکز کنید.
این می تواند به شما در تکرار تأییدات شما در حین انجام این عمل کمک کند. اعتماد به نفس برای گذراندن اولین قدم مهم است. همانطور که به فعالیت خود ادامه می دهید ، همچنان احساس شجاعت خواهید کرد
مرحله 7. آن را تقلبی کنید تا به آن برسید
یادگیری تحمل عدم قطعیت و ناراحتی موقعیت های خاص فقط این است - یک تجربه یادگیری مداوم. شما یک شجاع نخواهید بود اما تحقیقات نشان داده است که "قرار دادن چهره شجاع" ، حتی زمانی که احساس شجاعت نمی کنید ، می تواند به شما کمک کند تا شجاع تر شوید.
- منتظر نمانید تا "احساس شجاعت" کنید. اغلب ، حتی افرادی که ما آنها را شجاع می دانیم - آتش نشانان ، سربازان ، پزشکان - در حال حاضر احساس شجاعت نمی کنند. آنها فقط می دانند که چه کاری باید انجام شود ، و تصمیم به انجام آن می گیرند.
- از طرف دیگر ، اعتقاد به این که نمی توانید کاری انجام دهید به احتمال زیاد به یک پیشگویی خودکفا کننده تبدیل می شود. اعتقاد شما به خودتان می تواند به عملکرد شما کمک کند یا مانع آن شود.
نکات
- شجاعت همیشه غرش نمی کند. گاهی شجاعت داشتن قدرت کافی برای بلند شدن و تلاش مجدد است.
- به یاد داشته باشید ، شجاعت فقدان ترس نیست ، بلکه قدرت مقابله با این ترس است.
- هنگامی که نیاز به جمع آوری شجاعت دارید ، چالش های دیگری را که بر آنها غلبه کرده اید به خاطر بسپارید. همه در مقاطعی شجاع بوده اند (مثلاً دوچرخه سواری را یاد بگیرند). می توانید دوباره شجاع باشید.
- یک بیت یا آهنگ الهام بخش پیدا کنید. بیت یا آهنگ ممکن است به شما کمک کند احساس کنید تنها نیستید. آن را روی کاغذ بنویسید و نزد خود نگه دارید. بهتر است آن را حفظ کنید! همانطور که روز خود را سپری می کنید ، آهنگ را بخوانید یا شعر را بخوانید یا بخوانید!
- موفقیت به معنی عدم وجود مشکلات نیست ، بلکه غلبه بر مشکلات است.
- فقط کاری را که درست است انجام دهید. این مهمترین چیز است و باعث می شود مردم فکر کنند شما شجاع هستید. برای مثال ، از کسی که مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ، دفاع کنید.
