چگونه به شریک خود در مورد اختلال اضطرابی خود بگویید: 11 مرحله

فهرست مطالب:

چگونه به شریک خود در مورد اختلال اضطرابی خود بگویید: 11 مرحله
چگونه به شریک خود در مورد اختلال اضطرابی خود بگویید: 11 مرحله

تصویری: چگونه به شریک خود در مورد اختلال اضطرابی خود بگویید: 11 مرحله

تصویری: چگونه به شریک خود در مورد اختلال اضطرابی خود بگویید: 11 مرحله
تصویری: چگونه حجم مایع منی را افزایش بدهیم؟| دکتور قیس نیکزاد 2024, ممکن است
Anonim

آیا اختلال اضطرابی دارید و کاملاً نمی دانید چگونه به شریک خود بگویید؟ آیا نگران هستید که همسرتان متوجه نشود؟ این که آیا شما قبلاً تشخیص داده اید یا خیر ، مهم است که با شخص مورد علاقه خود گفتگوی صمیمانه داشته باشید تا بهترین کمک را در اختیار داشته باشید. زمان و مکان مناسبی را برای صحبت انتخاب کنید ، صادقانه بیماری خود را فاش کنید و سپس از حمایت کامل شریک خود درخواست کنید.

مراحل

قسمت 1 از 3: انتخاب زمان و مکان

گام نهم: شوهرتان را دوباره عاشق شما کنید
گام نهم: شوهرتان را دوباره عاشق شما کنید

مرحله 1. درخواست کنید بنشینید و صحبت کنید

افشای یک اختلال اضطرابی برای شریک زندگی دشوار است. ممکن است مطمئن نباشید یا حتی بترسید - عصبی از این که شریک زندگی شما ممکن است شما را اشتباه درک کند یا نمی داند چگونه باید واکنش نشان دهد. با این وجود ، باید بنشینید و صحبت کنید. با این مشکل از سینه خود احساس بهتری خواهید داشت.

  • شانس خوبی وجود دارد که شریک زندگی شما بداند که چیزی در سطحی مناسب نیست و می خواهد به شما کمک کند. صحبت در مورد اختلال اضطرابی شما به پاکسازی هوا و روشن شدن دقیق نیاز شما کمک می کند.
  • چیزی شبیه این بگویید: «روندا ، آیا وقت داری برای صحبت کردن؟ یک چیز مهم وجود دارد که باید به شما بگویم "یا" آیا این زمان خوبی برای صحبت است ، مارتین؟ من می خواهم در مورد موضوعی که با آن سر و کار داشتم صحبت کنم."
  • نیازی نیست در ابتدا همه چیز را دقیق کنید. فقط واضح باشید که می خواهید یک گفتگوی مهم داشته باشید.
مرحله دوازدهم شوهرتان را دوباره عاشق شما کنید
مرحله دوازدهم شوهرتان را دوباره عاشق شما کنید

مرحله 2. یک قسمت خوب از زمان را کنار بگذارید

صحبت در مورد یک بیماری روانی مانند اختلال اضطرابی زمان بر است. شما باید بتوانید به سوالات توضیح دهید و همچنین به آنها پاسخ دهید. بنابراین ، مطمئن شوید که زمانی را انتخاب می کنید که شریک زندگی شما آزاد است و هیچ یک از شما مزاحمتی مانند کار یا رویداد بزرگ ورزشی نخواهید شد.

  • یک لحظه آرام و یک مکان آرام برای مکالمه پیدا کنید تا بتوانید صادقانه صحبت کنید و احساس محدودیت نکنید. ممکن است سعی کنید زمانی که هم از محل کار به خانه برگشته اید و هم در آرامش هستید ، برای مثال ، بعد از شام یا آخر هفته.
  • به طور کلی ، شما باید منتظر بمانید تا آمادگی و وضعیت خوبی برای افشای اختلال خود داشته باشید. با این حال ، اگر شریک زندگی شما دید شما دچار حمله پانیک هستید ، ممکن است لحظه به طور طبیعی فرا برسد. در این صورت ، می توانید از فرصت برای طرح موضوع استفاده کنید.
نوشتن یک مجله مرحله 3
نوشتن یک مجله مرحله 3

مرحله 3. به جای آن یک نامه بنویسید

افشای اختلال خود برای یک دوست عزیز ممکن است بسیار استرس زا باشد و احتمالاً باعث ایجاد اضطراب شما شود. اگر احساس می کنید نمی توانید یا مایل نیستید که موضوع را مطرح کنید ، نوشتن نامه را به عنوان یک استراتژی جایگزین در نظر بگیرید. هر آنچه را که می خواهید به صورت شخصی بیان کنید ، کنار بگذارید و یا آن را مستقیماً به شریک خود بدهید یا آن را با صدای بلند بخوانید.

  • طولانی یا کوتاه ، مطمئن شوید که نکته اصلی خود را بیان کرده اید ، یعنی "جولیا ، من همیشه با حملات پانیک دست و پنجه نرم می کردم و سالها پیش با اختلال اضطراب تشخیص داده شده بودم." یا ، "شاید متوجه شده اید که من مراسم عجیبی دارم ، جیمز. واقعیت این است که من این ترس را دارم که اگر کارهای بد را انجام ندهم اتفاق می افتد."
  • نامه را در جایی که به راحتی پیدا می شود به شریک خود تحویل دهید ، مانند کلیدهای ماشین ، روی میز کار یا روی تخت. اگر از قبل خواسته اید صحبت کنید ، می توانید آن را با خود بیاورید یا به شریک خود بدهید یا آن را با صدای بلند بخوانید ، یعنی "قبل از شروع کار ، من می خواهم که شما به برخی از کلماتی که من نوشتم گوش دهید." یا ، "صحبت برای من دشوار است ، بنابراین دوست دارم این نامه ای را که نوشتم برای شما بخوانم."
با آسیب شانه تمرین کنید مرحله 8
با آسیب شانه تمرین کنید مرحله 8

مرحله 4. منتظر بمانید تا تشخیص داده شود

ممکن است بخواهید اختلال اضطراب خود را به شریک زندگی خود بگویید زیرا در تشخیص به دنبال کمک متخصص و متخصص سلامت روان هستید. اما اگر نگران هستید که شریک زندگی شما آنطور که دوست دارید حامی شما نباشد - که او فکر می کند شما از هیچ چیز معامله بزرگی انجام می دهید - ممکن است بخواهید زمانی که یک سلامت روانی را دیدید ، زمانی را برای صحبت کردن انتخاب کنید. حرفه ای و تشخیص شما را تایید کرد این امر به بحث اعتبار می بخشد و می تواند به شریک شما کمک کند بفهمد که این یک وضعیت جدی است.

  • برای به دست آوردن تشخیص ، ابتدا به پزشک مراقبت های اولیه خود مراجعه کنید. او می تواند به شما یک معاینه فیزیکی بدهد تا هرگونه بیماری که دارای علائم مشابه اضطراب است را رد کرده و سابقه شخصی مفصلی را در نظر بگیرد. تا آنجا که ممکن است با پزشک خود صادق باشید ، زیرا بسیاری از موارد (از هورمون گرفته تا مصرف مواد مخدر و الکل گرفته تا داروها) می تواند به اضطراب کمک کند.
  • پزشک شما ممکن است بتواند تشخیص دهد یا می تواند به شما در یافتن یک متخصص سلامت روان برای ارزیابی شما کمک کند.
  • تشخیص بستگی به علائم شما دارد. پزشک ممکن است از یک یا چند آزمایش تشخیصی برای درک میزان اضطراب شما استفاده کند و اگر از اختلال خاصی مانند وسواس فکری یا فوبیای اجتماعی رنج می برید.
  • پزشک شما ممکن است بتواند راهنمایی هایی را در مورد نحوه توضیح نگرانی شما به شریک خود به شما ارائه دهد - این که این اختراع نیست یا چیزی است که می توانید به سادگی "از بین ببرید".

قسمت 2 از 3: افشای اختلال خود

گام هشتم: شوهر خود را دوباره عاشق شما کنید
گام هشتم: شوهر خود را دوباره عاشق شما کنید

مرحله 1. با استفاده از "بحث فرآیند" شروع کنید

صحبت کردن در مورد بیماری روانی سخت است و ممکن است متوجه شوید که دقیقاً نمی دانید چگونه مکالمه را شروع کنید. با "گفتگوی فرایند" شروع کنید. همه این بدان معناست که شما در مورد صحبت کردن صحبت می کنید. این باید به شما کمک کند تا شریک خود را آماده کنید و همچنین افکار خود را مرتب کنید.

  • سعی کنید چیزی شبیه به این بگویید: "این نوعی خجالت آور است ، اما آیا می توانید لطفاً به آنچه من می گویم گوش دهید؟ امیدوارم چیز مهمی از سینه ام بیرون بیاید."
  • همچنین می توانید امتحان کنید: "چیزی در زندگی من وجود دارد که باید در مورد آن به شما بگویم. آیا می توانید صبور باشید و سعی کنید درک کنید؟"
همسرتان را شاد کنید مرحله 12
همسرتان را شاد کنید مرحله 12

مرحله 2. در مورد احساس اضطراب خود صحبت کنید

در حالی که زندگی با یک اختلال اضطرابی دشوار است ، زندگی بدون حمایت عزیزان حتی سخت تر است. به احتمال زیاد شریک شما می خواهد تا آنجا که ممکن است به شما کمک کند ، اما ممکن است شرایط شما و مشکلاتی را که برای شما در زندگی ایجاد می کند درک نکند. با صحبت کردن در مورد اختلال خود به شریک خود کمک کنید تا درک کند.

  • احساس خود را توضیح دهید ، به عنوان مثال "جولیا ، مواقعی وجود دارد که من فقط کاملاً تحت فشار هستم. می ترسم ، نمی توانم نفس بکشم و دچار حمله پانیک شده ام. " یا ، "من نمی توانم دلیل آن را توضیح دهم ، الخاندرو ، اما اگر از روال عادی خود پیروی نکنم ، می ترسم. مثل اینکه اتفاق وحشتناکی رخ خواهد داد."
  • اگر تشخیصی دارید ، پیشاپیش باشید تا همسرتان بفهمد که شما با یک بیماری روانی پذیرفته دست و پنجه نرم می کنید و این اختلال را با نام خود بنامید: یعنی "پزشک من می گوید من اختلال اضطرابی دارم ، بیل" یا " دکتر فکر می کند کارهای روزمره من اجباری است. او فکر می کند که من ممکن است یک اختلال اضطرابی داشته باشم."
برخورد با استالکرها مرحله 10
برخورد با استالکرها مرحله 10

مرحله 3. نمونه های مشخصی از این اختلال در محل کار را بیان کنید

در حالت ایده آل ، شریک به افشای شما پاسخ خوبی می دهد. با این حال ، همه چیز همیشه ایده آل نیست و برخی از افراد ممکن است واکنش خوبی نشان ندهند یا حتی باور کنند که شما مشکلی دارید. نکته مهم این است که مثالهای واقعی از تأثیر اضطراب بر زندگی شما ارائه دهید - و نشان دهید که نمی توانید به راحتی از آن خارج شوید.

  • به عنوان مثال ، ممکن است چیزی در این زمینه بگویید: "من در برخورد با استرس در محل کار مشکل داشتم. صادقانه بگویم ، بعضی روزها آنقدر غرق شده ام که اصلا حوصله رفتن ندارم."
  • یا ، "همه چیز فقط از کنترل خارج می شود. من دائماً به میکروب ها فکر می کنم و دستانم را آنقدر می شستم که ترک خورده و خونریزی می کنند."
  • احساس نکنید که باید تمام جزئیات مربوط به اختلال و احساسات خود را به اشتراک بگذارید. با این حال ، نباید تصور کنید که همه چیز خوب است. به روشنی بیان کنید که اختلال شما را از داشتن یک زندگی کامل و سالم باز می دارد.

قسمت 3 از 3: درخواست پشتیبانی

گام 18 با یک پسر صحبت کنید
گام 18 با یک پسر صحبت کنید

مرحله 1. برای دریافت درمان از او کمک بخواهید

نیازی نیست که برای توضیح احساس خود یا احساس چنین احساسی ، تلاش زیادی کنید ، مخصوصاً اگر هنوز به دنبال درمان نرفته اید. این کار را دنبال کنید و به شریک خود بگویید که می خواهید بهتر شوید. سپس ، کمک بخواهید.

  • چیزی در این زمینه بگویید: "من از برداشتن اولین قدم می ترسم ، اما باید کسی را ببینم. آیا به من در تنظیم اولین قرار کمک می کنید؟"
  • همچنین ممکن است بگویید: "من فقط می خواهم یاد بگیرم که چگونه اضطراب خود را کنترل کنم و به طور عادی زندگی کنم. آیا می توانید در این زمینه از من حمایت کنید یا شاید به من در یافتن درمانگر کمک کنید؟"
  • اگر شریک زندگی شما وضعیت شما را زیر سال می برد ، محکم باشید - که این موضوع چندان جدی به نظر نمی رسد یا اینکه یک مرحله است. خودتان را تکرار کنید ، یعنی "نه ، لیندا ، این قطعاً طبیعی نیست."
دوست دختر خود را دوست داشته باشید مرحله 1
دوست دختر خود را دوست داشته باشید مرحله 1

مرحله 2. راه هایی را پیشنهاد دهید که شریک زندگی شما می تواند از شما حمایت کند

امیدوارم شریک زندگی شما بخواهد تمام تلاش خود را برای کمک انجام دهد ، بنابراین با پیشنهادات پیش قدم و ملموس باشید. این ممکن است به شما در یافتن یک متخصص پزشکی مانند روانپزشک ، درمانگر یا روانشناس کمک کند یا با انجام وظایف و درخواست شما برای بیرون آمدن ، معاشرت و سالم بودن. همچنین می تواند یک کلمه گاه به گاه و کلمه محبت آمیز باشد.

  • ممکن است شریک شما بتواند به شما در یافتن درمان مناسب کمک کند. از این طریق درخواست حمایت کنید ، یعنی "من نمی توانم خودم را مجبور کنم اولین تماس را برقرار کنم. آیا می توانی این کار را برای من انجام دهی و به من کمک می کنی تا این کار را انجام دهم؟"
  • همچنین ممکن است از شریک خود بخواهید که شما را به ملاقات ها یا گروه های حمایتی از اضطراب ببرد ، یا حتی در صورت احساس راحتی با شما شرکت کند.
  • حمایت روزمره را نیز فراموش نکنید ، به عنوان مثال "فقط داشتن شما برای تشویق من و اطمینان از اینکه هر چند وقت یکبار بیرون می روم مفید است." یا ، "خوب است گاهی اوقات در آغوش بگیریم."
گام 9 با یک پسر صحبت کنید
گام 9 با یک پسر صحبت کنید

مرحله 3. سعی کنید به سوالات همسرتان پاسخ دهید

افشای یک بیماری روانی می تواند یک رویداد گیج کننده و احساسی برای همه طرفین باشد. اگر شریک زندگی شما سوالات زیادی دارد و به بهترین نحو که می توانید بپرسید ، تعجب نکنید. فقط به یاد داشته باشید که دانش قدرتمند است: شریک شما می تواند با دانستن بیشتر از شما حمایت کند.

  • شریک زندگی شما ممکن است بخواهد بداند علت اختلال اضطراب شما چیست یا ممکن است بپرسد چه مدت است که با آن دست و پنجه نرم می کنید. ما نمی دانیم چه چیزی پشت اختلالات اضطرابی است ، اما سعی کنید تا آنجا که می توانید پاسخ دهید.
  • به شریک خود اطمینان دهید که اضطراب شما به هیچ چیز در رابطه مشترک شما ارتباطی ندارد. این اختلال تقصیر کسی نیست
مرحله یازدهم شوهرتان را دوباره عاشق خود کنید
مرحله یازدهم شوهرتان را دوباره عاشق خود کنید

مرحله 4. پشتکار داشته باشید و دوباره تلاش کنید

اگر شریک زندگی شما به زمان نیاز دارد تا صحبت های شما را هضم کند یا حتی در مورد اختلال اضطرابی شک دارید ، ناامید نشوید. دوباره امتحان کنید. خودتان را تکرار کنید و این واقعیت را که می خواهید کمک بگیرید ، تکرار کنید.

  • تا جایی که نیاز دارید تا موضوع را به خوبی بیان کنید ، موضوع را هر چند وقت یکبار مطرح کنید. ممکن است به عنوان مثال بگویید: "ببین ، برایان ، من می دانم که تو فکر نمی کنی این موضوع جدی است ، اما من واقعاً فکر می کنم باید کسی را ببینم." تأکید کنید که شما فقط با اضطراب معمولی سر و کار ندارید ، یعنی "نه ، الکس ، این یک چیز نیست."
  • تاکید کنید که اضطراب بر زندگی شما تأثیر می گذارد و مشکل جدی است. همچنین استرس داشته باشید که برای دریافت بهترین مراقبت به کمک و حمایت شریک خود نیاز دارید.

توصیه شده: